در این مقاله قصد داریم 4 عامل مهم که سبب بی نظمی در امور فردی می شود را مورد بررسی قرار دهیم . باشد که این مختصر ، بتواند راهگشایی گردد در ایجاد نظم در زندگی مان :
1- امروز و فردا کردن
از عوامل بى نظمى ، واگذارى کار هر روز، به روز دیگر و امروز و فردا کردن است . امیر مومنان (ع ) مى فرماید:
و امض لکل یوم عمله ؛ فان لکل یوم ما فیه ؛ (1)
در هر روز، کار همان روز را انجام بده ؛ زیرا، براى هر روز، کارى مخصوص بدان است . آن حضرت (ع ) در نامه اى به یکى از یارانش مى نگارد:
باقى مانده عمرت را در یاب و امروز و فردا نکن . کسانى که پیش از تو مى زیسته اند، با آرزوها و امروز و فردا کردن ، کارها را به تاخیر افکنده تا به هلاکت رسیده اند و سرانجام ، در حال غفلت ، مرگ ناگهانى آنان را فرا گرفته است .
امام باقر (ع ) مى فرماید:
ایاک و التسویف ؛ فانه بحر یغرق فیه الهلکى ؛ 2
از تاخیر انداختن کارها، بر حذر باش که آن ، دریایى است که در آن هلاک شده ها غرق شده اند.
حضرت على (ع ) مى فرماید:
احزم الناس رایا من انجز وعده و لم یوخر عمل یومه لغده ؛ (3)
دوراندیش ترین مردم ، کسى است که به وعده اش وفا کند و کار امروز را به فردا نیفکند.
2- سستى و تنبلى
یکى دیگر از مهم ترین عوامل بى نظمى ، سستى و تنبلى است . اگر سستى و تنبلى از درى وارد شود، انضباط و جدیت از درى دیگر خارج مى شود. در سخنى نورانى از امام صادق (ع ) آمده است :
عدو العمل الکسل ؛ (6)
سستى و تنبلى ، دشمن عمل است .
آفة النجاح الکسل ؛ (7)
آفت رستگارى ، کاهلى است .
امیر مومنان (ع ) به همام فرمود:
یا همام !المومن هو... هشاش ، بشاش ، لابعباس و لا بجساس ؛ (8)
اى همام !مومن ،... هوش مند، با نشاط، خوش رو است ، نه عبوس و عیب جو.
در جایى دیگر مى فرماید:
من اطاع التوانى ضیع الحقوق ؛ (9)
آن کس که در کارها سستى ورزد، حقوق افراد را تباه مى سازد.
التفریط مصیبة القادر؛ (10)
سستى و تنبلى ، مصیبت شخص توانا است .
نتیجه سستى و تنبلى ، افزون بر بى نظمى ، سهل انگارى و کم کارى است که در روایات بسیار نکوهش شده است . در حدیثى از امام صادق (ع ) آمده است :
من فرط تورط؛ (11)
آن کس که در کارها سهل انگارى و کوتاهى کند، در گرداب مشکلات گرفتار مى آید.
و در سخنى نورانى از امام هادى (ع ) آمده است :
اذکر حسرات التفریط باخذ تقدیم الحزم ؛
حسرت پشیمانى کم کارى را به یادآور و دورنگرى را پیشه ساز.
امیر مومنان (ع ) نیز مى فرماید:
ایاکم و التفریط فتقع الحسرة حین لا تنفع الحسرة ؛ (12)
از کوتاهى و کم کارى بپرهیزید، چون در حسرت و ندامت گرفتار مى شوید، آن گاه که حسرت سودى نبخشد.
3- شتاب بى جا
یکى دیگر از عوامل بى نظمى ، شتاب بى جاست . هر کارى را وقتى است که باید در آن انجام شود. شتاب در چنین کارى ، باعث مى شود که به درستى انجام نشود. پیشواى پارسایان ، حضرت على (ع ) در نامه اش به مالک اشتر، او را از شتاب زدگى بر حذر مى دارد و مى فرماید:
ایاک و العجلة بالامور قبل اوآنها؛ (4)
بر حذر باش از شتاب زدگى در کارها، پیش از رسیدن وقت آنها.
آن حضرت در نکوهش شتاب بى جا مى فرماید:
قلما تنجح حیلة العجول ...؛ (5)
کم است که چاره شخص شتاب زده ، به فرجام برسد.
4- در نظر نگرفتن اولویت ها
از دیگر عوامل بى نظمى ، این است که انسان ، در کارها، اولویت را در نظر نگیرد و به جاى این که مهم ترین کارها را مقدم بدارد، به کارهاى دیگر بپردازد. امیر مومنان (ع ) مى فرماید:
ان رایک لا یتبع لکل شى ء ففرغه للمهم ؛ (13)
همانا فکر و اندیشه تو، گنجایش همه کارها را ندارد پس ، آن را براى کارهاى مهم فارغ ساز.
در حدیثى دیگر مى فرماید:
من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم ؛ (14)
آن کس که فکر و نیروى خود را به کارهاى غیر مهم مشغول دارد، کارهاى مهم را تباه مى کند.
حضرت على (ع ) سبب از هم گسیختگى و فروپاشى نظام حکومت را، تباه ساختن مسائل اصلى ، پرداختن به مسائل فرعى ، مقدم داشتن افراد فرومایه و دورى جستن از خردمندان معرفى مى کند. (15)
فکرت را به آن چه بر تو لازم است ، اختصاص ده ، تا سالم بمانى ، و از فرو رفتن در کارى که مربوط به تو نیست ، بگریز تا ارجمند باشى .
5- فرو گذاشتن وظیفه خویش و دخالت در کار دیگران
یکى دیگر از عواملى که باعث فرو پاشیدن کاخ نظم مى شود، این است که انسان ، وظیفه خویش را انجام ندهد و در کار و مسئولیت دیگران دخالت ورزد، مولاى متقیان (ع ) مى فرماید:
اقصر رایک على ما یلزمک تسلم ودع الخوض فیما لا یعنیک تکرم ؛ (16)
فکرت را به آن چه بر تو لازم است ، اختصاص ده ، تا سالم بمانى ، و از فرو رفتن در کارى که مربوط به تو نیست ، بگریز تا ارجمند باشى .
اقصر همک على ما یلزمک و لا تخض فیما لا یعنیک ؛ (17)
همت خود را بر آن چه لازم و مربوط به تو است منحصر ساز و در آن چه از تو نخواسته اند فرو مرو.
در حدیثى دیگر از آن حضرت آمده است :
شر ما شغل به المرء وقته الفضول ؛ (18)
بدترین چیزى که انسان وقت خود را به آن مشغول مى سازد، کارهاى بیهوده است .
نیز، مى فرماید:
من اوما الى متفاوت خذلته الحیل ؛ (19)
کسى که به کارهاى گوناگون بپردازد، نقشه ها و پیش بینى هایش به جایى نمى رسد.
امید وارم با رعایت این نکات همیشه موفق باشید واز وقتتان کمال استفاده را بکنید.
پی نوشت ها :
1) نهج البلاغه فیض الاسلام ، نامه 53،ص 1022
2) میزان الحکمه ، ج 4،ص 589
3) غرر الحکم ، ترجمه شیخ الاسلامى ، ج 1،ص 210
4) نهج البلاغه ، نامه 53
5) غرر الحکم ، ترجمه شیخ الاسلامى ،ص 890
6) اصول کافى ، ج 5،ص 85
7) غرر الحکم ، ج 1،ص 274
8) اصول کافى ، ج 2،ص 229
9) نهج البلاغه ، حکمت 231
10) غرر الحکم ، ترجمه شیخ الاسلامى ، ج 1،ص 1142؛ میزان الحکمه ، ج 7،ص 454.
11) میزان الحکمه ، ج 7،ص 454
12) میزان الحکمه ، ج 7،ص 454
13) غرر الحکم ، ترجمه شیخ الاسلامى ، ج 1،ص 570
14) الحیاة ، ج 1،ص 345
15) همان ،ص 345
16) غرر الحکم ، ترجمه محمد على انصارى ، ج 1،ص 113
17) همان ،ص 111.
18) میزان الحکمه ، ج 6،ص 541
19) نهج البلاغه فیض الاسلام ، حکمت 395
منبع : برگرفته از کتاب " نظم و انضباط "